«هر که تا به انتها صبر کند .....» (متی 24 : 13 )

ساخت وبلاگ
 

یکی از روزها، کودکی سه ساله مادرش را به طرز خاصی به ستوه آورده بود. مادر بعد از آنکه دیگر از کوره در رفته بود، به دخترش گفت:« ربکا دیگر کافی است، تحملم تمام شده است!»

کودک با لحنی معصومانه گفت :«خوب، پس بهتر است که به رختخواب بروی.»

دخترک حق داشت، یک ضرب المثل چنین می گوید:« روزی که نمی توانی لبخند بزنی، مغازه ات را باز نکن.» و من میل داشتم اضافه کنم که :«هرگاه که دیگر نمی توانی لبخند بزنی، مغازه ات را ببند.» منظور این است که ما باید همواره خوش رو و خوش برخورد باشیم. البته نمی توانیم تمام بیست و چهار ساعت روز را چنین باشیم. گاهی اوقات به انتهای ظرفیت خود می رسیم. و این بهترین موقع است که یا به بستر برویم و یا حداقل، گشودن دهان خود و نوشتن نامه ها را متوقف سازیم.

ما همگی امیال متناقضی داریم که با یکدیگر همزیستی دارند. یک مرد ممکن است در آن واحد بخواهد هم زیبا، هم شیکپوش، هم ریاضتکش، هم میلیونر، هم «فقیر» خدا نظیر فرانسیس آسیسی قدیس، هم جنگاور،هم مردی صلح طلب، هم کسی که از تمام لذایذ زندگی برخوردار می شود، و هم یک قدیس باشد. «خواهش جسم به خلاف روح است و خواهش روح به خلاف جسم» (غلاطیان 5 : 17). در درون جسم و در درون روح گرایشهای متفاوتی ما را وسوسه می کنند. ما نمی توانیم در آن واحد هم فقیر باشیم و هم اسرافکار؛ همچنین نمی توانیم دو نوع قدیس باشیم یعنی هم ژاندارک جنگاور باشیم و هم راهبی عزلت گزین. «این دو با یکدیگر منازعه می کنند به طوری که آنچه می خواهید نمی کنید.»

ویلیام جیمز می گوید که شما باید اختیارات را به دقت مرور کرده، بهترین را انتخاب کنید.

اگر برگزیده اید که یک مادر باشید، تا به آخر رفتاری مادرانه داشته باشید و هرگز آن را ترک نکنید. آنچه که فرزند یا برادر ایمانی تان می کند، نباید شما را عاصی کند؛ نباید از کوره در بروید!

shabane niko...
ما را در سایت shabane niko دنبال می کنید

برچسب : هر که تامل نکند در جواب, نویسنده : elam7a بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 19:28